درباره وبلاگ


Welcome
آخرین مطالب
پيوندها
نويسندگان


ورود اعضا:
. . .





باز باران ،

بی طراوت ، کو ترانه؟!

سوگواری ست ،رنگ غصه ، خیسی غم ،

می خورد بر بام خانه ، طعم ماتم .

یاد می آرم که غصه ، قصه را می کرد کابوس ،

بوسه می زد بر دو چشمم گریه با لبهای خیسش.

می دویدم، می دویدم ، توی جنگل های پوچی ،

زیر باران مدیحه ،

رو به خورشید ترانه ،

رو به سوی شادکامی . می دویدم ، می دویدم ،

هر چه دیدم غم فزا بود ، غصه ها و گریه ها بود ،

 

بانگ شادی پس کجا بود ؟؟



دو شنبه 28 فروردين 1391برچسب:, :: 5:38 بعد از ظهر ::  نويسنده : Pou Ya

به سلامتیِ ديوار
نه به خاطرِ بلنديش،
واسه اين‌که هيچ‌وقت پشتِ آدم رو خالی نمي‌کنه!

به سلامتیِ دريا
نه به خاطرِ بزرگيش، واسه يک‌رنگيش

به سلامتیِ سايه
که هيچ‌وقت آدم رو تنها نمي‌ذاره !

به سلامتیِ پرچم ايران که سه ‌رنگه
تخم ‌مرغ که دورنگه
رفيق، که يه ‌رنگه

به سلامتیِ همه اونايی که
دوسشون داريم و نمي‌دونن
دوسمون دارن و نمي‌دونيم

به سلامتیِ نهنگ
که گنده‌لات درياست

به سلامتیِ زنجير
نه به خاطر اين‌که درازه،
! به خاطر اين‌که به هم پيوستس

به سلامتیِ خيار
نه به خاطر «خ»ش، فقط به خاطر «يار»ش

به سلامتیِ شلغم
نه به خاطر «شل»ش، به خاطر«غم»ش

به سلامتیِ کرم خاکی
نه به خاطر کرم‌بودنش، به خاطر خاکی‌بودنش

به سلامتیِ پل عابر پياده
! که هم مردا از روش رد مي‌شن هم نامردا

به سلامتيِ برف
که هم روش سفيده هم توش

به سلامتيِ رودخونه
که اون‌جا سنگای بزرگ هوای سنگای کوچيکو دارن

می‌خوريم به سلامتيِ گاو
که نمي‌گه من، مي‌گه ما

به سلامتيِ دريا
که ماهی گنديده‌هاشو دور نمی‌ريزه

می‌خوريم به سلامتیِ اون که
هميشه راستشو مي‌گه

به سلامتیِ سنگ بزرگ دريا
که سنگای ديگه رو می‌گيره دورش

به سلامتیِ بيل
که هرچه ‌قدر بره تو خاک، بازم برّاق‌تر می‌شه

به سلامتیِ دريا که قربونياشو پس مي‌آره

به سلامتیِ تابلوی ورود ممنوع
که يه‌تنه يه اتوبان رو حريفه

به سلامتیِ عقرب که به خاری تن نمی‌ده

( عقرب وقتی تو آتیش می‌ره و دورش همش آتيشه با نيشش خودش
مي‌کُشه که کسی ناله‌هاشو نشنوه)

به سلامتیِ سرنوشت که نمي‌شه اونو از سر نوشت



دو شنبه 28 فروردين 1391برچسب:, :: 5:35 بعد از ظهر ::  نويسنده : Pou Ya


تا بحال اصطلاح شهر هرت رو زیاد شنیدید اما از خودتون پرسیدید واقعاشهر هرت کجاست؟

- شهر هرت جایی است که رنگهای رنگین کمان مکروه اند و رنگ سیاه مستحب

- شهر هرت جایی است که اول ازدواج می کنند بعد همدیگر رو میشناسن.

- شهر هرت جایی است که بهشتش زیر پای مادرانی است که حقی از زندگی و فرزند و همسر ندارند..

- شهر هرت جایی است که درختها علل اصلی ترافیک اند و بریده می شوند تا ماشینها راحت تر برانند.

- شهر هرت جایی است که کودکان زاده می شوند تا عقده های پدرها و مادرهاشان را درمان کنند.

- شهر هرت جایی است که شوهر ها انگشتر الماس برای زنانشان می خرند اما حوصله ۵ دقیقه قدم زدن را با همسران ندارند.

- شهر هرت جایی است که با میلیاردها پول بعد از ماهها فقط می توان برای مردم مصیبت دیده، چند چادر برپا کرد.

- شهر هرت جایی است که خنده نشان از جلف بودن را دارد.

- شهر هرت جایی است که مردم سوار تاکسی می شن زود برسن سر کار تا کار کنن وپول تاکسیشونو در بیارن.

- شهر هرت جاییه که نصف مردمش زیر خط فقرن اما سریال های تلویزیونی رو توی کاخها می سازن.

- شهر هرت جایی است که گریه محترم و خنده محکومه.

- شهر هرت جایی است که وطن هرگز مفهومی نداره و باعث ننگه پس میرویم ترکیه و دوبی و اروپا و آمریکا و ………. را آباد میکنیم..

- شهر هرت جایی است که هرگز آنچه را بلدی نباید به دیگری بیاموزی.

- شهر هرت جایی است که دوست داشتن و دوست داشته شدن احمقانه، ابلهانه و … است.

- شهر هرت جایی است که توی فرودگاه خواهر و مادرتو می تونی ببوسی اما همسرتو نه ….

- شهر هرت جایی است که وقتی از دختر می پرسن می خوای با این آقا زندگی کنی می گه: نمی دونم هر چی بابام بگه.

- شهر هرت جایی است که وقتی می خوای ازدواج کنی ۵۰۰ نفر رو دعوت می کنی و شام میدی تا برن و از بدی و زشتی و نفهمی و بی کلاسی تو کلی حرف بزنن..

- شهر هرت جایی است که هر روز توی خیابون شاهد توهین به مادرها و پدرها ،دخترها و پسرها هستی ولی کاری ازدستت برنمیاد.

- شهر هرت جایی است که مردمش پولشان را توی چاه میریزن و دعا میکنن که خدا آنها را از فقر نجات بده.

- شهر هرت جایی است که به بعضی از بیسوادها میگن پروفسور.

- شهر هرت جایی است که در آن دلال و دزد به مهندس و دکتر فخر میفروشند.

- شهر هرت جایی است که مردگان مقدسند و از زنده ها محترمترند.

شهر هرت جایی است که ………..

خدایا این شهر چقدر به نظرم آشناست
!!!



دو شنبه 28 فروردين 1391برچسب:, :: 5:27 بعد از ظهر ::  نويسنده : Pou Ya

آب که از سر بگذرد،هر وجبش بی معناست

فروغ فرخزاد



دو شنبه 28 فروردين 1391برچسب:, :: 5:26 بعد از ظهر ::  نويسنده : Pou Ya

living is easy with closed eyes



دو شنبه 28 فروردين 1391برچسب:, :: 5:26 بعد از ظهر ::  نويسنده : Pou Ya

هیچوقت به خودت مغرور نشو،برگها وقتی میریزند که فکر میکنند طلا شدن



دو شنبه 28 فروردين 1391برچسب:, :: 5:25 بعد از ظهر ::  نويسنده : Pou Ya

از کسی که چیزی برای از دست دادن ندارد ، بترس



دو شنبه 28 فروردين 1391برچسب:, :: 5:24 بعد از ظهر ::  نويسنده : Pou Ya

گویند کسان بهشت با حور خوش است
من گویم که آب انگور خوش است
این نقد بگیرو دست از آن نسیه بشوی
که آواز دهل شنیدن از دور خوش است



دو شنبه 28 فروردين 1391برچسب:, :: 5:24 بعد از ظهر ::  نويسنده : Pou Ya

گفتم دل و جان در سر کارت کردم / هر چیز که داشتم نثارت کردم

گفتا تو که باشی که بکنی یا نکنی؟ / آن من بودم که گرفتارت کردم

(عطار)



دو شنبه 28 فروردين 1391برچسب:, :: 5:22 بعد از ظهر ::  نويسنده : Pou Ya

آنقــدر مرا سرد کرد

 از خودش .. از عشق ..کــه حالا بــه جای دلبستن یخ بسته ام

آهای !!! روی احساسم پا نگذاریــد ..لیز می‌‌خوریــد



دو شنبه 28 فروردين 1391برچسب:, :: 5:21 بعد از ظهر ::  نويسنده : Pou Ya

1.سیگار کشیدن باعث میشه شما هرچه سریعتر از شر سلامتی و زندگی به امید خدا خلاص بشید

و بتونید پا به عرصه های جدیدتری از جمله جهان آخرت بگذارید و تجربه های جدیدی رو کسب کنید !

2. وقتی سیگار بکشین یه سرفه هایی میکنین به خدا همچین سرتون

حال میاد انگار قولنج ریه تون رو گرفته باشن یعنی ششتون حال میاد !

3.اونایی که سیگاری هستن بعد از یه مدت متوجه میشن که روابط

عاطفی عمیقی با چای و نسکافه پیدا کردن !

4. اگه سیگاری بشین برای مواقع بیکاری، بیعاری، بیخوابی، بیداری ،بیزاری، بیذاتی، بیماری

سیرابی، لیوانی، خوشحالی، ناراحتی و سایر مواقع بهترین امکان رو در اختیار دارین !

5. اگه سیگاری بشین دارای روابط اجتماعی درخشان میشین

و میتونین دوستان جدید و زیادی از نوع خفن دودی پیدا کنین !


6. وقتی شما جزء خریداران سیگار باشین دوستانی رو پیدا میکنین که از بس دوستتون دارن

شما رو به شکل شیرینی میبینن و درک نوع دوستی به شما بسیار عمیق تر خواهد بود !

7. اگه سیگاری بشین توی محیط های سربسته و عمومی از دست سیگاری ها

حرص نمیخورین و این خودش باعث میشه آرامش اعصاب داشته باشین !

8.وقتی سیگاری بشین، میتونین توی مسابقه جهانی

ترک سیگار شرکت کنین و کلی پول به جیب بزنین !

9. اگه سیگاری بشین، وقتی با اقوام و دوستان به پیک نیک میرین موقع روشن کردن آتیش

میتونین روش روشن کردن کبریت در میان باد و بوران رو به اونا نشون بدین

و خودتون رو به عنوان یک قهرمان ملی معرفی کنید !

10. اگه سیگاری بشین با سوپری سر کوچتون بیشتر رفیق

میشین طوری که اگه یه روز نرین سراغش دلش براتون تنگ میشه !

11. اگه مخفیانه سیگار بکشین میتونید با کوچه پس کوچه های اطراف خونه

پشت بام، زیر زمین و دیگر جاهایی که تا حالا زیاد بهشون توجه نکردین

یا لازم نیست اسمی ازش برده بشه بیشتر آشنا بشین !

12. وقتی مخفیانه سیگار میکشین با ادوکلن، عطر و دئودورانت های ارزون قیمت و همچنین

انواع آدامسهای p.k، خروس نشان، relax و غیره آشناتر میشین و احساس می کنید

(البته خودتون) به آدمی خوشبو با دندونای سفید مبدل شدین !

13. هرچه بیشتر سیگار بکشین راحت تر میتونین

از شر پولهایی که توی جیبتون سنگینی میکنه راحت بشین !

14. اگه سیگاری بشین توی شهرای بزرگ که هوای آلوده دارن

راحتتر میتونین زندگی کنین و مشکل آلودگی هوا آنچنان آزارتون نمیده !




دو شنبه 28 فروردين 1391برچسب:, :: 5:18 بعد از ظهر ::  نويسنده : Pou Ya

باید بدجنس باشی..!! تا عاشقت باشن......!!

باید خیانت كنی....!!...تا دیوونه ات باشن...!!

باید دروغ بگی...!!....تا همیشه تو فكرت باشن...!!

باید هی رنگ عوض كنی...!!...تا دوسِت داشته باشن...!!

اگه ساده ای ...!!...اگه باوفایی...!!....اگه یك رنگی...!!.....همیشه تنهایی...!



دو شنبه 28 فروردين 1391برچسب:, :: 5:17 بعد از ظهر ::  نويسنده : Pou Ya

اينروزها کسي به خودش زحمت نمي دهد يک نفر را کشف کند, زيبايي هايش را بيرون بکشد...تلخي هايش را صبر کند...
آدم هاي امروز دوستي هاي کنسروي مي خواهند؛ يک کنسرو که فقط درش را باز کنند بعد يک نفر شيرين و مهربان از تويش بپرد بيرون و هي لبخند بزند و بگويد حق با توست!



دو شنبه 28 فروردين 1391برچسب:, :: 5:14 بعد از ظهر ::  نويسنده : Pou Ya

تنهایـی یـعنی ؛

یـه بـغـض كهنـه..

یـه چشـم ِ خـیس..

یـه موزیـک لایـت..

یـه فنجون قهـوه ی تلخ..

و یه پاکت سیگار ...!



دو شنبه 28 فروردين 1391برچسب:, :: 5:13 بعد از ظهر ::  نويسنده : Pou Ya

تو این زندگی کوفتی پیازم نشدیم وقتی یکی لهمون میکنه اشک خودش دربیاد



دو شنبه 28 فروردين 1391برچسب:, :: 5:13 بعد از ظهر ::  نويسنده : Pou Ya

نیازی نیست طرفت بهت بگه :
برو !
همین که روزها بگذره و یادی ازت نگیره
همین که نپرسه چجوری روزا رو به شب میرسونی
... همین که کار و زندگی رو بهونه میکنه
همین که دیگه لا به لای حرفاش دوستت دارم نباشه
و همین که حضور دیگران توی زندگیش
پر رنگ تر از بودن تو باشه
هزار بار سنگین تر از
کلمه ی برو واست معنا پیدا میکنه
پس برو
قبل از اینکه ویرون تر از اینی که هستی شی . . . ):



دو شنبه 28 فروردين 1391برچسب:, :: 5:11 بعد از ظهر ::  نويسنده : Pou Ya

به سلامتی قلبی که شکست،ولی به خاطر شادی عشقش سکوت کرد



دو شنبه 28 فروردين 1391برچسب:, :: 5:10 بعد از ظهر ::  نويسنده : Pou Ya

بفهم!

دارد نازِ تو را می‌کِشد

مردی که از غُروور

خورشید هم به فلانَ‌ش نیست!



دو شنبه 28 فروردين 1391برچسب:, :: 5:9 بعد از ظهر ::  نويسنده : Pou Ya

حماقت هميشه از جايي شروع ميشه كه ميگي اين يكي با بقيه فرق داره



دو شنبه 28 فروردين 1391برچسب:, :: 5:9 بعد از ظهر ::  نويسنده : Pou Ya

گيرم که باخته ام
اما کسي جرات ندارد به من دست بزند
يا از صفحهء بازي بيرونم بيندازد
!!!! شوخي نيست من شاه شطرنجم.....



دو شنبه 28 فروردين 1391برچسب:, :: 5:8 بعد از ظهر ::  نويسنده : Pou Ya

شش ماه مهربونی میکنی، خوبی باهاش، هر كاری میگه میکنی
که بفهمونی دوستش داری ...
دو روز که سگ ميشی، ميگه: حالا شناختمت!!



دو شنبه 28 فروردين 1391برچسب:, :: 5:8 بعد از ظهر ::  نويسنده : Pou Ya

مدتیه احساس یک پرانتز را دارم که همه ی اتفاقات خوب خارج از آن اتفاق می افتد



دو شنبه 28 فروردين 1391برچسب:, :: 5:6 بعد از ظهر ::  نويسنده : Pou Ya

خدایا !
خط و نشان دوزخت را برایم نکش !
جهنم تر از نبودنش جایی را سراغ ندارم



دو شنبه 28 فروردين 1391برچسب:, :: 5:6 بعد از ظهر ::  نويسنده : Pou Ya

به سلامتی اونایی که انقد بردیمشون بالا که دیگه دستمون بهش نمیرسه



دو شنبه 28 فروردين 1391برچسب:, :: 5:5 بعد از ظهر ::  نويسنده : Pou Ya

...
ارزان تر از آنچه فکرش را میکنی بودی اما....برای من گران تمام شدی



دو شنبه 28 فروردين 1391برچسب:, :: 5:4 بعد از ظهر ::  نويسنده : Pou Ya

سالهــــــــــا دویده ام
با قلبـــــــــی معلق و پایـــی در هــــوا
دیگــــر طــاقت رویاهــــایم تمــــــــــام شده است
دلم...دلــــــــــم رسیدن می خواهــــــد



دو شنبه 28 فروردين 1391برچسب:, :: 5:4 بعد از ظهر ::  نويسنده : Pou Ya

کوتاه ترين فاصله براي گفتن دوستت دارم يه لبخنده ،‌ميخندي يا بخندم



دو شنبه 28 فروردين 1391برچسب:, :: 5:3 بعد از ظهر ::  نويسنده : Pou Ya

پشت يك هزار توماني نوشته بود:
پدر معتادم براي همين پولي كه پيش توست
يك شب مرا به دست صاحب خانه مان سپرد...



دو شنبه 28 فروردين 1391برچسب:, :: 5:2 بعد از ظهر ::  نويسنده : Pou Ya

چارلی چاپلین: همه ی تلاشم این بود که مردم بفهمند! ولی همه میخندیدند...!



شنبه 26 فروردين 1391برچسب:, :: 5:52 بعد از ظهر ::  نويسنده : Pou Ya

هوای گریه دارم و مدام میخندم...بغض آلودترین خنده ی دنیا...



شنبه 26 فروردين 1391برچسب:, :: 5:51 بعد از ظهر ::  نويسنده : Pou Ya

ترجیح می دهم حقیقـتی مرا آزار دهد ، تا اینکه دروغی آرامم کند



شنبه 26 فروردين 1391برچسب:, :: 5:51 بعد از ظهر ::  نويسنده : Pou Ya

آنان كه فكر ميكنن از دماغ فيل افتادن از ديد ما " پاپ كورن " هم نيستن



شنبه 26 فروردين 1391برچسب:, :: 5:49 بعد از ظهر ::  نويسنده : Pou Ya

http://www.childf.com



شنبه 26 فروردين 1391برچسب:, :: 5:46 بعد از ظهر ::  نويسنده : Pou Ya

مشکل من با اینجا اینه که من هنوز فک میکنم دلم که می گیره باید برم موج شکن.. زل بزنم به دریا..شب باشه..باد هم بیاد لای موهام....



شنبه 26 فروردين 1391برچسب:, :: 5:28 بعد از ظهر ::  نويسنده : Pou Ya

به من عشق تعارف نکنید سیرم!!!!!!من به تنهایی کنار ساحل قدم میزنم....به تنهایی به دیدن غروب میروم.به تنهایی تنها میمانم...لطفا!!



شنبه 26 فروردين 1391برچسب:, :: 5:25 بعد از ظهر ::  نويسنده : Pou Ya

چه حرف بی ربطیست که مرد گریه نمی کند گاهی آنقدر بغض داری که فقط باید مرد باشی تا بتوانی گریه کنی !!!

نتـــرس اگــــر هم بخـــــواهم از ایـــن دیـوانـه تـر نمیــشوم ! گفـــــته بودم بی تـــو سخــــت میگــــــذرد ! حـــــرفم را پس مي گيرم



شنبه 26 فروردين 1391برچسب:, :: 5:22 بعد از ظهر ::  نويسنده : Pou Ya

گاهي آنقدر دلم از زندگي سير مي شود
که مي خواهم تا سقفِ آسمان پرواز کنم
و رويش دراز بکشم
آرام و آسوده
مثلِ ماهيِ حوضمان
...که چند روزي ست رويِ آب است...



شنبه 26 فروردين 1391برچسب:, :: 5:20 بعد از ظهر ::  نويسنده : Pou Ya

یکی از دوستانم با یک زن بازیگر معروف که فوق‌العاده زیبا است ازدواج کرد.

اما درست زمانی که همه به خوشبختی این زن و شوهر غبطه می‌خوردند، آنها از هم جدا شدند.

طولی نکشید که دوستم دوباره ازدواج کرد. همسر دومش یک دختر عادی با چهره‌ای بسیار معمولی است.

اما به نظر می‌رسد که دوستم بیشتر و عمیق‌تر از گذشته عاشق همسرش است.

عده‌ای آدم فضول در اطراف از او می‌پرسند:...

فکر نمی‌کنی همسر قبلی‌ات خوشگل‌تر بود؟
دوستم با قاطعیت به آنها جواب می‌دهد: نه! اصلاً! اتفاقا وقتی از چیزی عصبانی میشد و فریاد میزد، خیلی وحشی و زشت به نظرم می‌رسید.

اما همسر کنونی‌ام این طور نیست. به نظر من او همیشه زیبا، با سلیقه و باهوش است.

وقتی این حرف را می‌زند، دوستانش می‌خندند و می‌گویند : کاملا متوجه شدیم...

می‌گویند : زن‌ها به خاطر زیبا بودنشان دوست داشتنی نمی‌شوند، بلکه اگر دوست داشتنی باشند، زیبا به نظر می‌رسند.

بچه‌ها هرگز مادرشان را زشت نمی‌دانند؛

سگ‌ها اصلا به صاحبان فقیرشان پارس نمی‌کنند.

اسکیموها هم از سرمای آلاسکا بدشان نمی‌آید.

اگر کسی یا جایی را دوست داشته باشید، آنها را زیبا هم خواهید یافت.

زیرا "حس زیبا دیدن" همان عشق است ...



شنبه 26 فروردين 1391برچسب:, :: 5:15 بعد از ظهر ::  نويسنده : Pou Ya

به جای دسته گلی که فردا بر سر قبرم می گذاری
                            امروز با شاخه گلی کوچک يادم کن
به جای سيل اشکی که فردا بر مزارم نثار ميکنی امروز با تبسمی شادم کن
به جای متن های تسليت گونه که فردا در روزنامه ها مينويسی امروز با پيامی کوچک خوشحالم کن
من امروز به تو احتياج دارم نه فردا



شنبه 26 فروردين 1391برچسب:, :: 5:11 بعد از ظهر ::  نويسنده : Pou Ya

همیشه سکوتم به معنای پیروزی نیست ، گاهی سکوت میکنم تا بفهمی چه بی صدا باختی . . .



شنبه 26 فروردين 1391برچسب:, :: 4:54 بعد از ظهر ::  نويسنده : Pou Ya

خواهی نشوی همرنگ،رسوای جماعت شو



شنبه 26 فروردين 1391برچسب:, :: 1:39 قبل از ظهر ::  نويسنده : Pou Ya