باز باران . . .
 
درباره وبلاگ


Welcome
آخرین مطالب
پيوندها
نويسندگان


ورود اعضا:
. . .





باز باران ،

بی طراوت ، کو ترانه؟!

سوگواری ست ،رنگ غصه ، خیسی غم ،

می خورد بر بام خانه ، طعم ماتم .

یاد می آرم که غصه ، قصه را می کرد کابوس ،

بوسه می زد بر دو چشمم گریه با لبهای خیسش.

می دویدم، می دویدم ، توی جنگل های پوچی ،

زیر باران مدیحه ،

رو به خورشید ترانه ،

رو به سوی شادکامی . می دویدم ، می دویدم ،

هر چه دیدم غم فزا بود ، غصه ها و گریه ها بود ،

 

بانگ شادی پس کجا بود ؟؟





دو شنبه 28 فروردين 1391برچسب:, :: 5:38 بعد از ظهر ::  نويسنده : Pou Ya